آیا مسلمانان قبل از «کلمب» آمریکا را کشف کردند؟
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۰۰۲۵۱
شماری از پژوهشگران در آمریکا با تکیه شواهد و مدارک تاکید دارند که مسلمانان نزدیک به هفت قرن قبل از کریستف کلمب به سرزمین آمریکا وارد شدند.
به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از العهد، با گذشت زمان، تعدادی پژوهشگران شواهدی دال بر وجود افرادی پیدا کردند که قبل از ورود کریستف کلمب به قاره آمریکا وارد شدند که این مسئله نشان دهنده ورود مسلمانان به سرزمین آلمان نزدیک به هفت قرن قبل از کلمب است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از پژوهشگران در دفاع از این فرضیه تاکید می کند که حفاریهای باستانی و تحلیلهای زبان شناختی از زبانها و اسامی سکونتگاههای منطقه، کشف سکه، وسایل منزل و ظرفهای دیگر مشابه دوره عباسیان در قرن هشتم و نهم میلادی نشان می دهد که همگی آنها توجیهی برای این نظریه است که مسلمانان از سال 650 میلادی برای سکونت به این قاره راه یافتند. آنها در این دوره به ساخت مساجد و مدارس اقدام کردند که تاثیر بسیاری بر بومیان یعنی سرخپوستان آمریکا گذاشته است.
پرفسور «باری فیل»(Barry Fell)) از دانشگاه هاروارد و عضو آکادمی علوم و هنر آمریکا با بررسی نتایج کاوشهای باستانشناسی مختلف که در تعدادی از مناطق در ایالتهای کلرادو، نیومکزیکو و ایندیانا انجام شد، تاکید می کند که ساخت مدارس اسلامی بین سالهای 700-800 میلادی انجام شد.
وی می گوید: نقاشیها و کتیبههای کشف شده روی صخرهها در مناطق دورافتاده غربی ایالات متحده آمریکا به خط کوفی قدیمی زبان عربی در شمال آفریقا نوشته شده اند که مسایل مانند خواندن، کتابت، حساب، دین، تاریخ، جغرافی، ریاضی، نجوم و دریانوردی را دربرمی گیرد.
باری فیل براین باور است که نوادگان این مهاجران، قبایل بومی کنونی ایروکوا، آلگونکوین، اناسازی، هوآکامو و اولمک هستند.
پرفسور فیل، شواهد فیزیکی به شکل کتیبه ای منقوش «به نام الله» در اختیار دارد که در کاوشهای باستانشناسی در نوادا روی صخره ای پیدا شد. پرفسور تاکید دارد که قدمت آن به قرن هفتم پس از میلاد برمی گردد. قبل از اینکه نقطه روی حروف زبان عربی ظاهر شود.
این پژوهشگر همچنین معتقد است که روی کتیبه ای دیگر عبارت «محمد هو نبی الله» که متعلق به همان دوران است، منقوش شده است. این دو کتیبه به سبک زبان عربی امروزی نوشته نشده است. بلکه به خط کوفی مربو به قرن هفتم نوشته شده است.
این استاد آمریکایی با استناد به کاوشهای انجام شده در این منطقه معتقد است که عربها در قرن هفتم و هشتم در نوادا ساکن شدند.
کاوشها در نوادا، نوشته هایی به خط کوفی زبان عربی را روی صخرهها نشان می دهد که مربوط به اطلاعات ریاضی است. به طوریکه روی یکی از این کتیبهها فرمول ریاضی نوشته است که «پنج الماس برابر هزار» است.
شواهد زیادی روی کتیبهها و جزئیات معماری وجود دارد که به نظر می رسد که کاملا شبیه کتیبههای یافت شده در مراکش است.
اما درباره علت ناپدیدشدن نژادعرب از آمریکا، طرفداران این نظریه با دلایل و برهان معتقدند که قبیله اتاکان متشکل از آپاچیها و ناواهوها در قرن دوازدهم به منطقه ای که عرب ها سکونت داشتند، حمله کردند. این مسئله باعث شده آنها به سمت جنوب فرار کنند یا تبعید شوند.
پایان پیام/44منبع: شبستان
کلیدواژه: زبان عربی کتیبه ها کاوش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۰۰۲۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بقیع تاریخ زنده است
در کارگاههای همایش جهانی «بقیع؛ مدفن امامان و اصحاب»، سه کارگاه علمی - تخصصی «شخصیتشناسی مدفونان بقیع»، «مطالعات بینالملل بقیع» و «مطالعات تاریخی تمدنی بقیع» در نوبت عصر 29 فروردین ماه در ساختمان حوزه نمایندگی ولیفقیه در امور حج و زیارت با حضور پژوهشگران و صاحبنظران بقیعپژوه از حوزه و دانشگاه برگزار شد.
در کارگاه علمی تخصصی «مطالعات تاریخی تمدنی بقیع» که ریاست آن با حجتالاسلام والمسلین ناصر رفیعی؛ استاد حوزه و دانشگاه بود، چهار مقاله ارائه شد. حجتالاسلام رفیعی در ابتدا از بقیع بعنوان یک تاریخ و جغرافیای سیاسی یاد کرد که میتوان بسیار از آن درس گرفت.
مقاله نخست این کارگاه با عنوان مرقد ائمه البقیع در آئینه معماری بیناتمدنی(اسلامی ایرانی) توسط حمید رضانژاد رمضانی ارائه و احمد خامهیار آن را نقد کرد. رضانژاد در بخشی از مقاله خود آورده است: اولین بنای قبرستان بقیع توسط یک معمار ایرانی ساخته شده است و با ورود اسلام به ایران معماری آرامگاهها و مساجد در ایران رواج پیدا کرد.
در مقاله دوم این کارگاه با عنوان «مساجد بقیع در منابع تاریخی» نوشته سید محمدحسین میرعبداللهی شمس که از سوی حجتالاسلام والمسلمین سیدمجتبی اوصیا نقد شد میخوانیم: با بررسیهای فراوان میتوان فهمید که چهار مسجد در بقیع بوده که اولین مسجد در پایین قبور ائمه قرار داشته است، مسجد دوم مربوط به مسجد امام زینالعابدین(ع) و دو مسجد دیگر نیز در بقیع است.
مقاله سوم این کارگاه با موضوع «گونهشناسی باورهای زائران بقیع با تأکید بر سفرنامههای مغربیان از سوی حامد قرائتی و محمدرضا حیدری خراسانی ارائه و از سوی علیاکبر عالمیان نقد شد. در این مقاله تأکید شده است که براساس این سفرنامه میتوان فهمید برای موضوع شناسنامه و فضیلت قبور در آن زمان شغلی وجود داشته مبنی بر اینکه فرد برای کسانی که به بقیع میآمدند در مورد فضیلتهای اهل قبور اطلاعات میداده است.
مقاله چهارم این همایش هم از سوی اعظم ابوالحسنی با موضوع «تاریخ نگاری ابن شبه درباره بقیع در آینه گزارشهای کتاب تاریخ المدینه المنوره و نقد آن» ارائه و از سوی ناهید طیبی نقد شد. نویسنده تأکید کرده است: در این کتاب اولینها توسط نویسنده ذکر شده و این اولینها بسیار جالب است. همچنین آداب و رسوم تدفین و دعاهای پیامبر(ص) در این کتاب آمده است.
کارگاه دیگر نوبت عصر همایش به «مطالعات بینالملل بقیع» اختصاص داشت که ریاست آن برعهده حجتالاسلام والمسلمین سیدکاظم سید باقری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بود. در این کارگاه نیز چهار مقاله ارائه شد. مقاله نخست با موضوع «تجربه مسلمانان نیجریه از زیارت جنت البقیع نوشته یوسف عبدو یوسفف پژوهشگر نیجریهای بود و نکویی سامانی آن را نقد کرد. در این مقاله تأکید شده است: یافتههای تحقیقی نشان میدهد که تجربه مسلمانان نیجریه از زیارت بقیع تجربهای به یاد ماندنی است و آنها احساس قرابت با امامان و اهل بیت(ع) و صحابه داشتند.
بقیع مورد تکریم شیعیان نیجریهمقاله دیگر این کارگاه با عنوان «بقیع، تخریب تاریخ و تشکیل باوری نادرست» نوشته آنجل هوراسیو مولینا بود و در ادامه مقاله «اطلاعات مسلمانان شمال نیجریه درباره قبرستان بقیع» نوشته محمد ابوبکر ارائه شد که از سوی حجتالاسلام والمسلمین محسن محمدی مورد نقد قرار گرفت. در این مقاله تصریح شد که بقیع بهعنوان آرامگاهی مقدس مورد تکریم مسلمانان نیجریه اعم از شیعه و سنی است.
«نگاهی به تلاشهای مسلمانان هند و یمن برای پیگیری مسئله بقیع» عنوان دیگر مقاله این کارگاه نوشته محمدسعید نجاتی بود؛ در این مقاله آمده است: اسنادی در کشور هند به دست آمده است که به سال 1930 میلادی برمیگردد و نشان میدهد، انجمن خلافت هند چندین سال قبل از تخریب بقیع هیئتهایی را به سرزمین حجاز میفرستد که با گفتوگو و دعوت به صلح و آرامش مانع از تخریب این مکان مقدس شود. این مقاله هم توسط حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد یاوری نقد شد.
آخرین کارگاه نوبت عصر با موضوع «شخصیتشناسی مدفونان بقیع» به ریاست حجتالاسلام والمسلمین حسین عبدالمحمدی و ارائه پنج مقاله برگزار شد. در مقاله اول با عنوان «درآمدی بر شخصیتشناسی اسماعیل بن جعفر از مدفونان بقیع(از منظر منابع حدیثی و رجالی» نوشته حافظ نجفی که از سوی آقایان حسن احمدیان دلاویز نقد شد، آمده است: درباره این شخصیت با دو طیف از روایتها مواجهیم و عدهای وی را امامِ پس از امام صادق(ع) معرفی کنند. از سوی دیگر روایتهایی هم به چشم میخورد که وجود ایشان را تنقیص میکنند و مورد ذَم قرار دادهاند.
مقاله دوم این کارگاه به موضوع «مشاهیر علوی مدفون در بقیع » اختصاص داشت که از سوی محمدمهدی فقیه محمدی جلالی(بحرالعلوم) ارائه و از سوی حجتالاسلام والمسلمین رمضان محمدی نقد شد.
«صاحب منصبان و اندیشهوران ایرانی تبار مدفون در بقیع» عنوان سومین مقاله این کارگاه بود که سیدکاظم محمدی، ارائه دهنده و ناقد آن حجتالاسلام سید علی غضنفری بود. سیدکاظم محمدی بر مبنای این مقاله، گفت: پس از رسالت پیامبر(ص) برخی از اندیشهورزان کشورمان به سرزمین وحی رفتند و با در نظر گرفتن قداست بقیع برخی از صاحب منصبان یا در آنجا از دنیا رفتند یا وصیت میکردند پیکرشان در بقیع دفن شود. بنابراین حدود پنج صاحب منصب و ۹ اندیشهورز ایرانی تبار در بقیع مدفون هستند.
استفاده از واژه حرم به جای قبرستانهمچنین در مقاله چهارم این کارگاه هم به موضوع «بیتالاحزان یا مسجد فاطمه و واکاوی ماهیت تاریخی آن» از سوی حجتالاسلام عمار ابوطالبی پرداخته شد و حجتالاسلام والمسلمین زارع خورمیزی آن را نقد کرد. در این مقاله بر این موضوع تأکید شده است که به جای بکار بردن عبارت «قبرستان» برای توصیف بقیع از نام «حرم» استفاده شود.
مقاله پایانی این کارگاه هم نوشته المیرزا مهدی عباس الربیعی از پژوهشگران عراقی با موضوع «القول الارجح فی تحدید قبر السیده الزهرا» بود که از سوی حجتالاسلام والمسلمین سیدجاسم جزایری مورد نقد واقع شد.
منبع: ایکنا (خبرگزاری بینالمللی قرآن)